بچه ها را مستقل بار بیاورید
از تولد تا یک سالگی
استقلال بچه از وقتی که به دنیا می آید شروع میشود. هرچه او در حرکاتش آزادتر و راحتتر باشد زودتر به خودش و امکاناتی که دارد اعتماد میکند. بچه را روی یک سطح نرم روی زمین بدون آنکه محدودیتی در حرکت داشته باشد بگذارید. او را تشویق به بازی کردن کنید در نزدیکی و دسترسش اسباب بازی یا دستمالی قرارداده و او را آزاد بگذارید که خودش تصمیم بگیرد چه وقت آن را بردارد و بازی کند.
علاقه به غذا خوردن را در او ایجاد کنید. غذا خوردن برای بچه یک لذت و بازی است. به او یک قاشق بدهید حتی اگر هنوز خودش به تنهایی نمی تواند غذا بخورد. شما که غذایش را میدهید او هم میتواند گاه گاهی خودش یک قاشق غذا به دهانش بگذارد.
وقتی شروع به چهار دست و پا رفتن می کند، باید آزادی زیادی در این مورد داشته باشد. چیزهای با ارزش و قیمتی را از سر راه او بردارید که مجبور نباشید دائم به او اخطار کنید، اینجا نرو، آنجا نرو.
اگر دوست دارد از پله بالا برود برایش از بالش و تشک و کوسن پله درست کنید که او بدون خطر از آن بالا برود به این ترتیب در مرحله بعدی وقتی خواست از پله بالا برود این کار را با اطمینان بیشتر و خطر کمتری میتواند انجام دهد.
برای نوشیدن از شیشه یا لیوان همان قدر کمکش کنید که احتیاج دارد نه بیشتر. در ابتدا لیوان را طوری نگه دارید که بچه هم بتواند آن را بگیرد. بعداً فقط با یک دست آن را نگه دارید.
از یک تا دو سالگی
بچه ها وقتی برای خودشان غذا میکشند اغلب بشقاب را پر میکنند و نمی توانند همه غذا را بخورند چون معمولاً چشم حریص تر از شکم است و این باعث میشود که نه تنها در مورد تمام کردن غذا دائماً به آنها تذکر داده شود بلکه مقداری از غذا هم دور ریخته میشود. برای حل این موضوع همه افراد خانواده میتوانند تا مدتی از بشقاب کوچک استفاده کنند که بچه این کارها را یاد بگیرد، و غذا دور ریخته نشود.
بچه باید اجازه داشته باشد که خود تصمیم بگیرد که از هر غذا چقدر و به چه ترتیبی بخورد کدام را اول کدام را آخر. تقریباً همیشه باید یکی از غذاهای مورد علاقه او سر میز باشد.
بچه ها از یک سالگی دوست دارند کارها را تقلید کنند. کارهایی را که او می تواند انجام دهد به عهده اش بگذارید مثلاً ریختن لباسها در ماشین لباسشویی با ریختن مواد غذایی در ظرفی که مورد نظرتان است.
آشپزخانه از جاهایی است که برای بچه ها خیلی جالب است و امکانات زیادی برای یادگیری دارد به او چند قابلمه بدهید و بگویید که درهای هر کدام را پیدا کند و رویشان بگذارد
برای پوشاندن و در آوردن لباس فقط وقتی به او کمک کنید که از عهده خودش برنیاید. مثلاً شلوار را پایش کنید، اما بگذارید خودش آن را بالا بکشد بچه در عین حال که یاد میگیرد کارهایش را خودش انجام دهد در ضمن متوجه میشود که زمانی که نیاز دارد می تواند روی کمک پدر و مادرش حساب کند.
از دو تا سه سالگی
علاقه برای مستقل شدن در این سن بیشتر از همیشه است. با انتخاب لباسهایی که پوشیدنشان ساده و آسان است لباس پوشیدن را برایش آسان کنید. اگر یک بلوز را دوست ندارد بپوشد مجبورش نکنید. اگر لباسی را دوست دارد بپوشد مخالفتی نکنید. پدر و مادر اغلب در پوشاندن لباس به بچه ها عجله دارند و میخواهند زود لباسش را تنش کنند و در همان حال به او قول میدهند که اگر لباسش را بپوشد یک چیز خوب به او می دهند به این ترتیب لباس پوشیدن برای بچه دیگر یک کار جالب و بازی نیست بلکه یک وظیفه است وظیفه ای که همراه با نق نق و وول خوردن خواهد بود.
بچه ها خرید را دوست دارند وقتی او را با خودتان به خرید میبرید به او هم یک کیسه کوچک بدهید که بتواند یک دانه سیب یا یک چیز کوچک و سبک را بردارد و برای کمک به شما به خانه بیاورد. اگر دلش میخواهد اجازه بدهید که پول را هم او بپردازد.
اولین باری که بچه کارد با چاقو به دست میگیرد، پدر و مادر وحشت می کنند. برای کره مالیدن روی نان کافی است که به او یک کارد کند بدهید که خطری نداشته باشد. اما گاه گاهی هم به او اجازه بدهید که از یک چاقوی تیز استفاده کند، البته خودتان باید مواظب باشید به این ترتیب او یاد میگیرد که چگونه از کارد استفاده کند.
از سه تا چهارسالگی
در این سن بچه ها باید بعضی از کارها را به مسئولیت خودشان انجام بدهند آنها دلشان میخواهد نه تنها از وسایل کار مانند آچار و چکش یا نخ و سوزن، استفاده کنند، بلکه یک کار را تا آخر انجام بدهند. مثلاً به او اجازه بدهید که سفره بچیند یا جمع کند. یک دستمال نمدار به او بدهید که مثلاً طبقه پایین قفسه ها را گردگیری کند حتی اگر کارش کامل نیست ایرادی نگیرید. یامثلاً همه مواد لازم صبحانه را روی میز بگذارید تا او خودش صبحانه اش را درست با انتخاب کند.
به بچه کارهایی را ندهید که خودتان یا حوصله اش را ندارید یا وقتش را ندارید، زیرا در این صورت او دیگر کمکی نخواهد کرد.
برقراری نظم و ترتیب همیشه در خانه یک مسئله است. بچه ها نمی فهمند که چرا بعد از هر بازی باید جمع و جور کنند و با این که همه جا آن قدر بهم ریخته است که هیچ چیزی را نمی توان پیدا کرد، باز برای آنها فرقی نمی کند. اگر بچه را مجبور به جمع و جور کنید، کار به گریه و اوقات تلخی می انجامد. نظم و ترتیب را به صورت بازی درآورید تا موفق شوید مثلاً چه کسی می تواند قطعه های لگو را پیدا کند؟ تمام ماشین های قرمز توی این جعبه، همه آبی ها توی جعبه زردرنگ.
جمع و جور کردن وقتی برای بچه جالب می شود که او خودش بتواند بگوید چه چیزی را چه جایی بگذارد.بعضی مواقع هم بگذارید هنگام جمع و جور کردن، فقط تماشا کند، شاید دفعه بعد به تنهایی به جمع و جور کردن مشغول شود یا به شما کمک کند.
پیشنهاد میکنیم که 6 راهکار موثر برای تربیت کودک مستقل را هم مطالعه نمایید.